۱۳۸۸ آذر ۱۰, سه‌شنبه

آری، امروز بخندید که فردایی هم هست!



حتما شما هم چون هیتلر و موسیلینی ، سرنوشت خود را جدای از سرنوشت دیکتاتورهای ماقبل خود می‌‌دانید. آنها نیز زمانی‌ از بر مسند قدرت بودن سرمست بودند و خود را جاودان و برای همیشه بر مصدر حکومت می‌‌پنداشتند. آنها نیز همانند شما به زور اسلحه و با دروغ و تقلب، قدرت را بدست گرفته و پس از آن قوانین را به نفع خواسته‌های شخصی‌ خود تغییر داده بودند. آنها نیز مانند شما افراد دیگر را به جرم آنکه چون آنان نمی‌‌اندیشیدند، چون آنان سخن نمی‌‌گفتند، چون آنان عبادت نمی‌‌کردند و کلا به جرم آنکه "چون آنان نبودند" گرفتند و شکنجه کردند و به قتل رساندند.

آنها نیز کتاب‌ها را سوزاندند با تصور اینکه با نابود کردن کتابها حقیقت محو میشود و تاریخ تغییر می‌کند. اما تاریخ تغییر نکرد و برای آنها نیز تکرار شد.

هیتلر، پس از آنکه جهان را به خون و آتش کشید، سر انجام با خفت و خواری در زیرزمینی تاریک تیری بر مغز مجنون خویش شلیک کرد و شریک ایتالیائی او، موسیلینی، در حالی‌ که قصد گریز از مملکت خود را داشت، به دست هموطن‌های خودش تیرباران شد و جسدش روز‌ها از تیرکی در شهر آویزان بود.

شما احمدی نژاد‌ها و خامنه ای‌ها هم شاید با پاره کردن کتاب ها، خود تاریخ را از یاد برده باشید، اما تاریخ را نمی‌توان عوض کرد و سرنوشت شما "دیکتاتور‌های کوچک" چیزی جز سرنوشت دیگر دیکتاتورها نخواهد بود.




۱ نظر:

ناشناس گفت...

بسیار عالی بود .من هم موافقم.این روز نزدیک است.