زمان جنگ همیشه شعاری داده میشد به این عنوان که "راه قدس از کربلا میگذرد". منظور از آن این بود که قبل از حمله به اسرائیل و فتح بیت المقدس و قتل عام صهیونیست ها، باید اول عراق و شهرهای آن را به تسخیر خود در بیاوریم.
هدفی که خیال ماند و جنگ ۸ ساله با شهادت صدها هزار ایرانی سرانجام با نوشیدن جام زهری به پایان رسید.
اما این خیال همچنان پا برجاست که روزی اسراییلیها را به دریا بریزیم تا بتوانیم فلسطینیها را بر سر خانه و کاشانه خود بر گردانیم.
هیچ شکی نیست که برای بازگرداندن فلسطینیها به آشیانهشان و نجات آنها از سالیان سال آوارگی و فلاکت تلاش باید کرد. اما آیا این کار فقط با بیرون راندن اسرائیلیها از سرزمین مقدسشان امکان پذیر است؟ گیریم که اسرائیل به ناحق فلسطین را اشغال و مردمانش را از آنجا رانده است، تقصیر آن کودک یهودی که امروز در کشور اسرائیل چشم به جهان گشوده چیست؟ مگر اسرائل میهن او محسوب نمیشود؟ آیا باید همان بلائی که بر سر کودکان فلسطینی میآید نیز بر سر او بیاوریم؟ آیا نمیتوان راه حل دیگری پیدا کرد که این دو کودک در کنار یکدیگر با صلح و آرامش زندگی کنند بدون آنکه کسی مجبور به ترک وطن خود باشد؟
سیاست ایجاد دو کشور در کنار یکدیگر سالهاست که مطرح شده و از هر دو طرف هم گروههای بسیاری خواستار انجام آن هستند. اما هر وقت که گفتگوها برای انجام این سیاست به نتیجه نزدیک میشود این حزب الله لبنان و حزب حماس فلسطین هستند که با کمک و اشاره ایران با پرتاب موشکی یا انفجار بمبی هر چه که بافته شده است را پنبه میکنند.
جمهوری اسلامی که میداند با آرامش یافتن خاورمیانه انتقادات همه به سوی آنها متمرکز خواهد شد دست به انجام هر کاری میزند تا هیچ گونه توافقی بین این دو قوم به اجرا نرسد.
به همین دلیل بود که جمهوری اسلامی از یاسر عرفات و حزب فتح که دم از صلح میزدند هیچ دل خوشی نداشت و اکنون نیز به جای پشتیبانی از محمود عباس، رئیس حزب فتح که نماینده اکثر فلسطینی هاست، حزب تروریستی حماس را حمایت میکند. چرا که حزب فتح هم پس از سالها جنگیدن سر انجام به این نتیجه رسیده است که این روش آنها را بر سر آشیانهشان باز نمیگرداند. آنها هم حضور مردم اسرائیل را در کنار خود پذیرفته اند و میخواهند که در کنار آنها کشور خود را مجددا بنا کنند.
اما تا زمانی که حمایت ایران از احزاب تروریستی حماس و حزب الله ادامه دارد نه فلسطینیها روزی از آوارگی و دربدری و زندگی در بیابان رها خواهند شد و نه کودکان اسراییلی میتوانند بدون ترس و وحشت در کوچههای شهرشان به بازی با یکدیگر مشغول شوند.
اگر ما واقعا به فکر مردم فلسطین هستیم باید برای آنها شرایطی به وجود بیاوریم که خودشان بتوانند برای خودشان تصمیم بگیرند و ما به تصمیم آنها احترام بگذاریم و آن را حمایت کنیم. تا زمانی که سیاست تهران چیزی جز این است وضع ایشان تغییری نخواهد کرد، همانطور که در این ۶۰ سال نیز تغییری نکرده.
پس ابتدا باید تهران را از چنگال سیاست حامی ترور آزاد کرد تا بتوان به فلسطینی آزاد رسید. تا زمانی که خامنه ایها و احمدی نژادها در ایران بر مصدر قدرت هستند، فلسطین نیز روز خوش بر خود نخواهد دید. روز قدس برای آزادی وطنمان ایران، که گامیست نخستین در راه ایجاد صلحی پایدار در خاورمیانه به خیابان خواهیم آمد و فریاد "زنده باد آزادی" و "مرگ بر دیکتاتور" سر خواهیم داد.
آری، راه قدس از تهران میگذرد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر